اگر شریعتی بود درباره جنگ سوریه چه راهکاری داشت؟
به گزارش دینآنلاین، سمپوزیوم «اکنون، ما و شریعتی» همزمان با زادروز دکتر شریعتی، در روزهای نخست آذرماه برگزار شد. این سمپوزیوم به مناسبت چهلمین سالگرد هجرت دکتر علی شریعتی و با مشارکت طیف وسیعی از شریعتیپژوهان برگزار گردید. یوسف اباذری در ابتدای سخنانش خواستار بازگشت به سخنان و واژگان دکتر شریعتی یعنی اصطلاحات سرمایهداری و غیرسرمایهداری شد و گفت: اصطلاح سنت و مدرنیته امروزه و در دوران ما مد شده است اما در زمان دکتر شریعتی چیز دیگری با عنوان جامعه سرمایهداری باب بود. این در حالی است که با مد سنت و مدرنیته ما به هیچ جایی نرسیدیم. کتابهای بسیاری در این باره نوشته و ترجمه شد ولی ما با هیچ کدام از آنها به جایی نرسیدیم. غرب هم با آن به جایی نرسید. بنابراین لازم است که ما برگردیم. وی افزود: در تمام این سالها وضعیت جهان وخیمتر شده است و دولتهای به اصطلاح ملی کارهایی را که استعمار فرانسه در الجزایر میکرد خودشان انجام می دهند. در این میان شریعتی راهنما و واعظ ماست برای اینکه بفهمیم چه شد و چه باید بکنیم. تغییر در استفاده واژگان سنت و مدرن یکی از همین کارهاست. در زمان گذشته، شریعتی، آل احمد و تعدادی دیگر از نیروهای چپ جزو یکی از جریان های رسمی حاکم بودند که به عنوان راه حل برای مشکلات زمانه بودند. تعریف شیعه از نظرگاه دکتر شریعتی دیگر موضوعی بود که اباذری بدان پرداخت: از نظر دکتر شریعتی، شیعه به قوم خاصی اطلاق و یا محدود نمیشود. به عقیده او، شیعه یعنی کسی که دنبال عدالت و آزادی است. بنابراین حرفهای افرادی مثل دکتر نصر که می گویند شریعتی طرفدار چهگوارا و یا چپ بوده تهمتی بیش نیست. دکتر نصر امروز هم این مغلطه را میکند. به عقیده دکتر شریعتی، شیعه یعنی آزادیخواهی حسینی و عدالتخواهی علوی. بنابراین در دنیا هر کسی که در این راه می کوشد شیعه است. این استاد دانشگاه تهران در ادامه با بیان اینکه با این تعریف تمایز افرادی مانند کربن، فردید و امثال آنها با دکتر شریعتی مشخص میشود، گفت: به عقیده این افراد امامان ما مکتب پررمز و رازی را به ارث بردند و تنها به افراد خاصی هم آن را می دهند. بنابراین امامت درادامه سرّ ایزدی شاهنشاهی است. فاشیستهای ایرانی مثل سیدجواد طباطبایی هم در ادامه همین راه هستند و این برنامه همان چیزی است که دکتر شریعتی مخالف آن بود و متأسفانه بعد از انقلاب گفتمان افرادی امثال کُربن و فردید ادامه پیدا کرد نه شریعتی. اباذری در ادامه سخنان خود را به موضوع سوریه کشاند و توضیح داد: با رشد نئولیبرالیسم اقوام به شکل عینی میل به جدا شدن دارند. یکی از دلایل اتفاقات اخیر سوریه هم این بود که دولت برنامه نئولیبرالی را پیاده کرد و یک نوع جنگ داخلی رخ داد. مسئله فقط یک چیز ذهنی نیست. زمانی که سیاستهای نئولیبرالیسم رخ میدهد، افراد فکر میکنند که باید به بازار جهانی بپیوندند. بنابراین همانطور که مشاهده میکنید وضعیت امروز جهان به مراتب پیچیدهتر از زمان شریعتی است و ما باید تلاش کنیم که اندیشه شریعتی را بسط دهیم. به عقیده شریعتی، مردم باید سرنوشت خودشان را به دست بگیرند و به طرف عدالت و آزادی بروند. پس از حوادث ۱۱ سپتامبر، کشورهای غربی و اروپایی بیکار ننشستند و سعی کردند جنگهایی را که در آن منطقه رخ میداد به خاورمیانه منتقل کنند. در این میان مهمترین چیزی که زاده شد جنگ بین شیعه و سنی بود؛ همان چیزی که غربیها امروز دنبال آن هستند و ما باید به شدت از این جنگ اجتناب کنیم. راه حلی که شریعتی برای وضعیت فعلی دارد این است که به محرومان همه اقوام اعم از سنی، ایزدی و مسیحی کمک کنیم و تنها در این صورت است که شیعه برنده میشود وگرنه سناریوی جنگ شیعه و سنی خاص شریعتی و خاص نوع جهانبینی او نیست. وی در پایان گفت: جنگ شیعه و سنی که امروزه اتفاق می افتد چیزی است که عربستان و اسرائیل دنبال آن هستند و ما باید سعی کنیم از آن اجتناب کنیم. البته توجه داشته باشیم که به خاورمیانه هم نباید با نگاه محلی برای سرمایهگذاری نگاه کنیم. نگاه امروز ما به سوریه باید نگاه شریعتیوارانه باشد. متأسفانه در دوران امروز ما شریعتی بیش از گذشته مظلوم شده است چون افرادی مانند کربن و فردید باب شدند و شریعتی را به کنجی راندند. ما باید برای مسائل و مشکلات امروز راه چاره پیدا کنیم و مواظب باشیم چرا که فاشیزم دمِ در ایستاده است. |
اگر شریعتی بود درباره جنگ سوریه چه راهکاری داشت؟
به گزارش دینآنلاین، سمپوزیوم «اکنون، ما و شریعتی» همزمان با زادروز دکتر شریعتی، در روزهای نخست آذرماه برگزار شد. این سمپوزیوم به مناسبت چهلمین سالگرد هجرت دکتر علی شریعتی و با مشارکت طیف وسیعی از شریعتیپژوهان برگزار گردید. یوسف اباذری در ابتدای سخنانش خواستار بازگشت به سخنان و واژگان دکتر شریعتی یعنی اصطلاحات سرمایهداری و غیرسرمایهداری شد و گفت: اصطلاح سنت و مدرنیته امروزه و در دوران ما مد شده است اما در زمان دکتر شریعتی چیز دیگری با عنوان جامعه سرمایهداری باب بود. این در حالی است که با مد سنت و مدرنیته ما به هیچ جایی نرسیدیم. کتابهای بسیاری در این باره نوشته و ترجمه شد ولی ما با هیچ کدام از آنها به جایی نرسیدیم. غرب هم با آن به جایی نرسید. بنابراین لازم است که ما برگردیم. وی افزود: در تمام این سالها وضعیت جهان وخیمتر شده است و دولتهای به اصطلاح ملی کارهایی را که استعمار فرانسه در الجزایر میکرد خودشان انجام می دهند. در این میان شریعتی راهنما و واعظ ماست برای اینکه بفهمیم چه شد و چه باید بکنیم. تغییر در استفاده واژگان سنت و مدرن یکی از همین کارهاست. در زمان گذشته، شریعتی، آل احمد و تعدادی دیگر از نیروهای چپ جزو یکی از جریان های رسمی حاکم بودند که به عنوان راه حل برای مشکلات زمانه بودند. تعریف شیعه از نظرگاه دکتر شریعتی دیگر موضوعی بود که اباذری بدان پرداخت: از نظر دکتر شریعتی، شیعه به قوم خاصی اطلاق و یا محدود نمیشود. به عقیده او، شیعه یعنی کسی که دنبال عدالت و آزادی است. بنابراین حرفهای افرادی مثل دکتر نصر که می گویند شریعتی طرفدار چهگوارا و یا چپ بوده تهمتی بیش نیست. دکتر نصر امروز هم این مغلطه را میکند. به عقیده دکتر شریعتی، شیعه یعنی آزادیخواهی حسینی و عدالتخواهی علوی. بنابراین در دنیا هر کسی که در این راه می کوشد شیعه است. این استاد دانشگاه تهران در ادامه با بیان اینکه با این تعریف تمایز افرادی مانند کربن، فردید و امثال آنها با دکتر شریعتی مشخص میشود، گفت: به عقیده این افراد امامان ما مکتب پررمز و رازی را به ارث بردند و تنها به افراد خاصی هم آن را می دهند. بنابراین امامت درادامه سرّ ایزدی شاهنشاهی است. فاشیستهای ایرانی مثل سیدجواد طباطبایی هم در ادامه همین راه هستند و این برنامه همان چیزی است که دکتر شریعتی مخالف آن بود و متأسفانه بعد از انقلاب گفتمان افرادی امثال کُربن و فردید ادامه پیدا کرد نه شریعتی. اباذری در ادامه سخنان خود را به موضوع سوریه کشاند و توضیح داد: با رشد نئولیبرالیسم اقوام به شکل عینی میل به جدا شدن دارند. یکی از دلایل اتفاقات اخیر سوریه هم این بود که دولت برنامه نئولیبرالی را پیاده کرد و یک نوع جنگ داخلی رخ داد. مسئله فقط یک چیز ذهنی نیست. زمانی که سیاستهای نئولیبرالیسم رخ میدهد، افراد فکر میکنند که باید به بازار جهانی بپیوندند. بنابراین همانطور که مشاهده میکنید وضعیت امروز جهان به مراتب پیچیدهتر از زمان شریعتی است و ما باید تلاش کنیم که اندیشه شریعتی را بسط دهیم. به عقیده شریعتی، مردم باید سرنوشت خودشان را به دست بگیرند و به طرف عدالت و آزادی بروند. پس از حوادث ۱۱ سپتامبر، کشورهای غربی و اروپایی بیکار ننشستند و سعی کردند جنگهایی را که در آن منطقه رخ میداد به خاورمیانه منتقل کنند. در این میان مهمترین چیزی که زاده شد جنگ بین شیعه و سنی بود؛ همان چیزی که غربیها امروز دنبال آن هستند و ما باید به شدت از این جنگ اجتناب کنیم. راه حلی که شریعتی برای وضعیت فعلی دارد این است که به محرومان همه اقوام اعم از سنی، ایزدی و مسیحی کمک کنیم و تنها در این صورت است که شیعه برنده میشود وگرنه سناریوی جنگ شیعه و سنی خاص شریعتی و خاص نوع جهانبینی او نیست. وی در پایان گفت: جنگ شیعه و سنی که امروزه اتفاق می افتد چیزی است که عربستان و اسرائیل دنبال آن هستند و ما باید سعی کنیم از آن اجتناب کنیم. البته توجه داشته باشیم که به خاورمیانه هم نباید با نگاه محلی برای سرمایهگذاری نگاه کنیم. نگاه امروز ما به سوریه باید نگاه شریعتیوارانه باشد. متأسفانه در دوران امروز ما شریعتی بیش از گذشته مظلوم شده است چون افرادی مانند کربن و فردید باب شدند و شریعتی را به کنجی راندند. ما باید برای مسائل و مشکلات امروز راه چاره پیدا کنیم و مواظب باشیم چرا که فاشیزم دمِ در ایستاده است. |
اگر شریعتی بود درباره جنگ سوریه چه راهکاری داشت؟