خاستگاه های روان شناختی دین
دین یک پدیده گسترده (به این معنا که فرهنگ های بی شماری را در برمی گیرد و افراد را در هر سن، وضعیت اجتماعی اقتصادی و سطح تحصیلی تحت تأثیر قرار می دهد)، بسیار بادوام و تأثیرگذار است. به گفته فروید، دین با انسان های اولیه ای آغاز می شود که با احساس گناه و تکانه های جنسی در چالش بودند. روان شناسان متأخّر تحقیق راجع به خاستگاه های تاریخی دین را کنار گذاشته و در عوض، بر یافتن ریشه های روانی خاستگاه و تداوم دین در انسان های عصر جدید متمرکز شده اند. برخی از این ریشه ها عبارتند از: تأثیرات اجتماعی(19) (مانند تجارب دوران کودکی انسان، تماس با افراد مذهبی، واکنش به قدرت تلقین)، ارضای نیازها(20) (این دیدگاه که دین به معتقدان کمک می کند تا اموری از قبیل امنیت، معنا در زندگی و مرگ، وجهی برای حرمت خود،(21) قدرت برای اوقات تنیدگی زا و بحرانی، و هدفی برای زندگی بیابند)، تأثیر طبیعت (که منجر به این باور می شود که خدا زیبایی و نظم را آفریده است) و بنیان های کلامی(22) (این اعتقاد که همه مردم احتمالاً توسط نیروهای مافوق طبیعی، به سوی ماوراءالطبیعه سوق داده می شوند.)