بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

سؤ ال :استدعا دارد معنى و مفهوم عرفان اسلامى را بفرمائيد آنگاه بفرمائيد در چه سن و سالى انسان براى خودسازى مستعدتر است

 

جواب از امام خمینی :

 

خيال كردند يك دسته زيادى كه معناى عرفان عبارت از اين است كه انسان يك محلى پيدا بشود و يك ذكرى بگويد و يك سرى حركت بدهد و يك رقصى بكند و اينها، اين معنى عرفان است ؟ مرتبه اعلاى عرفان را امام على سلام اللّه عليه داشته است و هيچ اين چيزها نبوده در كار. خيال مى كردند كه كسى كه عارف است بايد ديگر بكلى كناره گيرد از همه چيز و برود كنار بنشيند و يك قدرى ذكر بگويد و يك قدرى تغنى بشود و يك قدرى چه بكند و دكاندارى . اميرالمومنين در عين حالى كه اعرف خلق الله بعد از رسول اللّه در اين امت ، اعرف خلق الله به حق تعالى بود معذلك نرفت كنار بنشيند و هيچ كارى به هيچى نداشته باشد، هيچ وقت هم حلقه ى ذكر نداشت ، مشغول بود به كارهايش ، ولى آن هم بود، يا خيال مى شود كه كسى كه اهل سلوك است اهل سلوك بايد به مردم ديگر كار نداشته باشد، در شهر هر چه مى خواهد بگذرد، من اهل سلوكم ، بروم يك گوشه اى بنشينم و، ورد بگويم و سلوك به قول خودش پيدا كند اين سلوك در انبياء زيادتر از ديگران بوده است در اولياء زيادتر از ديگران بوده است لكن نرفتند در خانه شان بنشينند و بگويند كه ما اهل سلوكيم 
جهاد اكبر است ، جهادى است كه با نفس طاغوتى خودش انسان انجام مى دهد. شما جوان ها از حالا بايد شروع كنيد به اين جهاد، نگذاريد كه قواى جوانى از دستتان برود، هر چه قواى جوانى از دست برود ريشه هاى اخلاق فاسد در انسان زيادتر مى شود و جهاد مشكلتر. جوان زود مى تواند در اين جهاد پيروز بشود، پير به اين زودى نمى تواند، نگذاريد اصلاح حال خودتان را از زمان جوانى به زمان پيرى بيفتد، يكى از كيدهائى كه نفس ‍ انسانى به انسان مى كند و شيطان به انسان پيشنهاد مى كند اين است كه بگذار براى آخر عمر خودت را اصلاح كن ، حالا از جوانى استفاده كن و بعد آخر عمر توبه كن . اين يك طرح شيطنت آميز است كه نفس انسان مى كند به تعليم شيطان بزرگ . انسان تا قواى جوانيش هست و تا روح لطيف جوانى هست و تا ريشه هاى فساد در او كم است مى تواند اصلاح كند خودش ‍ را.

شما كه اكنون جوانيد، نيروى جوانى داريد، بر قواى خود مسلط مى باشيد و هنوز ضعف جسمى بر شما چيره نشده است ، اگر به فكر تزكيه و ساختن خويش نباشيد هنگام پيرى كه ضعف ، سستى ، رخوت و سردى بر جسم و جان شما چيره شد و نيروى اراده ، تصميم و مقاومت را از دست داديد و بار گناه و معصيت ، قلب را سياهتر ساخت چگونه مى توانيد خود را بسازيد و مهذب كنيد؟ به سن پيرى كه رسيديد ديگر مشكل است موفق به تهذيب و كسب فضيلت و تقوى شويد پشيمانى و عزم بر ترك گناه براى كسانى كه پنجاه سال يا هفتاد سال غيبت و دروغ مرتكب شده ، ريش خود را در گناه و معصيت سفيد كرده اند حاصل نمى شود، چنين كسانى تا پايان عمر مبتلايند. جوانان ننشيند، كه گرد پيرى ، سر و روى آنان را سفيد كند قلب جوان لطيف و ملكوتى است و انگيزه هاى فساد در آن ضعيف مى باشد، ليكن هر چه سن بالا رود ريشه گناه در قلب قويتر و محكمتر مى گردد تا جايى كه كندن آن از دل ممكن نيست .

هر قدر در جوانى انسان مهذب شد، شد اگر در جوانى خداى نخواسته مهذب نشد بسيار مشكل است كه در زمان كهولت و پيرى كه اراده ضعيف است و دشمن قوى ، اراده انسان ضعيف مى شود و جنود ابليس در باطن انسان قوى ، ممكن نيست ديگر آنوقت ، اگر هم ممكن باشد بسيار مشكل است . از حالا به فكر باشيد، از جوانى به فكر باشيد. الان هر قدمى كه شما برمى داريد رو به قبر است . هيچ ، هيچ مطلبى ندارد، هيچ اشكالى ندارد هر دقيقه اى كه از عمر شريف شما مى گذرد يك مقدارى به قبر و آنجايى كه از شما سؤ الات خواهند كرد و همه مسؤ ول خواهيم بود داريد نزديك مى شويد. فكر اين مطلب را بكنيد كه قضيه نزديك شدن به مرگ است و هيچ كس هم سند به شما نداده است كه 120 سال عمر بكنيد، 120 ساله نداريم . ممكن است 25 ساله انسان بميرد ممكن است 50 ساله بميرد يا 60 ساله بميرد، هيچ سندى ندارد، ممكن است همين حالا خداى نخواسته ، سندى نيست ، بايد فكر كنيد، بايد در اين مطالب تاءمل كنيد، مراقبه كنيد. اخلاق خودتان را مهذب كنيد، مهذب تر كنيد انشاءالله .

 

دین و عرفان اسلامی

برخی صاحب نظران، با تمسک به دلایلی، عرفان اسلامی را در بخشی از آموزه های معرفتی، شیوه های سلوکی، روش فهم متن دینی و حتی در خاستگاه همسو با دین اسلام نمی دانند. اما عارفان در مباحث معرفتی هم اصل شهود – به عنوان روش عرفان – را مورد تأیید دین می دانند و هم آموزه های معرفتی خود – همچون توحید، انسان کامل و معاد – را موافق با شریعت اسلام می یابند. و در بُعد عملی از یک سو جایگاه اصل سلوک در دین را تثبیت می کنند و از سوی دیگر، معیار شیوه سلوکی را نیز عدم مخالفت با شریعت معرفی می کنند. و در روش فهم متن دینی، مبتنی بر ذومراتب بودن متن وحیانی قرآن، فهم معانی باطنی قرآن را بدون توجه به ظاهر امکان پذیر نمی دانند. و در بحث خاستگاه صرف شباهت برخی آموزه ها و شیوه های عملی عرفان اسلامی با مکاتب دیگر را دلیل عدم اصالت عرفان اسلامی نمی شمارند.

 

دین و عرفان اسلامی
دین و عرفان اسلامی