نقش دین در زندگی روزمره

دین و زندگی
دین و زندگی

 

چند روز است که می‌خواهم مطلبی بنویسم درباره علل دین گریزی در نسل امروز،اما سوالی ذهنم را در گیر کرده است. مدام در این فکر هستم که خدا در متن زندگی خود من تا چه اندازه نقش دارد؟ آیا اصلا در متن است یا حاشیه؟

✳ وقتی هنوز #خدا تیتر اول روزنامه زندگی من نیست،چگونه می‌توانم درباره زندگی دیگران بنویسم. وقتی من که مثلا بچه مذهبی هستم هنوز نتوانسته‌ام زیبایی‌ها و جذابیت‌های دینم را به دیگران نشان بدهم و آن را در نماز و روزه و #ریش و #حجاب تعریف کرده‌ام،چگونه انتظار دارم اطرافیانم دین زده نشوند؟

به قول این بیت شعر که می‌گوید:

اسلام به ذات خود ندارد عیبی

هر عیب که هست از مسلمانی ماست

✳ ایراد کار از ما بچه مسلمان هاست. ما که داعیه‌ی #جذب داریم و خیلی ها را #دفع کرده‌ایم.

✳ اسلام دینی است که برای تمام لحظات زندگی انسان برنامه دارد و این ویژگی وجه تمایز و برتری از سایر ادیان های انحرافی و غیر الهی است. در اسلام مانند بعضی ادیان روز خاصی برای عبادت اختصاص داده نشده تا مردم در طول هفته از یاد خدا #غافل شوند و در همان روز خاص به عبادت و یاد خدا بپردازند و بخشوده شوند. درست است که راه توبه در اسلام همیشه باز است اما اسلام یاد خدا را وارد لحظه لحظه‌ی زندگی می‌کند به نحوی که فرد هر لحظه به یاد خدا باشد و از خطرات در امان بماند. در حالی که ما حتی تعریفی کاربردی از اولین اصل از اصول دین یعنی توحید ارائه نداده‌‌ایم.این که توحید به معنای یگانگی است و خداوند احد است نه واحد،که برای واحد اثنانی مترتب است و امثال این قضایای تخصصی فلسفی درست،اما آیا همگان می‌توانند این مسائل را در زندگی روزمره خود وارد کنند؟این مفاهیم علمی برای متن زندگی بیش از حد غیر قابل هضم‌اند. مگر نه اینکه اصول دین تقلیدی نیست و تحقیقی‌ست؟

✳ آیا امکان تحقیق در این مسائل کلان برای #همگان مقدور است؟چرا تعریفی کاربردی و قابل استفاده در #زندگی_روزمره ارائه ندهیم؟

✳ همه‌ی افراد در زندگی روزمره خود با اتفاقاتی روبرو می‌شوند که حس می‌کنند نیرویی ما فوق #نیروی_بشر در اینجا نقش داشته است.این نیرو خداست و فرد با چند تجربه‌ی عینی به اصل توحید یقین پیدا می‌کند و با اعتقاد به این مسئله که خداوند همیشه و همه جا با او و مراقب اوست به جهان بینی توحیدی دست می‌یابد.لذا در همه حال احساس دلگرمی و امیدواری می‌کند زیرا که می‌داند کسی هست تا حواسش به او باشد و وقتی درمی یابد در لحظه‌هایی که هیچکس به داد او نمی‌رسد خداوند همواره حاضر است،عشق به خدا در دل او خانه کرده و کم کم مسیر حقیقی را پیدا خواهد کرد.

✳ همچنین ضعف ما در پاسخگویی به هدف خلقت انسان هم مشهود است. اینکه هدف خلقت انسان #خلیفة_اللهی و قرب و رجعت دوباره به سوی اوست،برای همگان قابل درک نیست. همواره برای همه #شبهات و درگیری‌های ذهنی انسان پاسخهایی کاربردی تر توسط #منابع_اسلامی ارائه شده است در حالی که ما به شکلی لقمه را دور سر مخاطب می‌پیچانیم که آن اندک اشتهایی هم که برای دانستن در او شکل گرفته را هم کور می‌کنیم.

✳ هدف از خلقت انسان عبادت است اما ابتدا باید #عبد را تعریف کرد. عبد کسی است که سعی دارد شبیه معبود خود باشد.شوربختانه ما عبادت را هم منحصر در نماز و روزه کرده‌ایم و آن را سخت جلوه داده‌ایم. شاید برای ما سخت نباشد اما باید مخاطب خود را بشناسیم.کسی که تابحال نماز نخوانده را نمی‌شود یک شبه نمازخوان کرد. آیا راهی دیگری برای عبادت او وجود ندارد؟هر کوششی در جهت کسب اسماء و صفات الهی عبادت است و اگر ما عبادت را در رشد اخلاقی تعریف کنیم،عبادت را در متن زندگی روزمره‌اش وارد کرده‌ایم قدم اول را برداشته‌ایم و خود او به مرور مسیر حقیقی را خواهد یافت.

✳ اسلام دینی انعطاف پذیر است. احکام اسلامی در عین استواری سهل و ساده است به نوعی که انجام آن برای همگان مقدور باشد.اصطلاحا اسلام،سهله و سمحه است. لذا در فقه برای هر مسئله حکمی ثانویه نیز در نظر گرفته شده است. از همین رو ما به عنوان بچه مسلمان بایستی از نگاه صفر و یکی پرهیز کنیم.

✳ قرآن کتاب آسمانی ما خود منبعی غنی در همه‌ی زمینه هاست و این از اعجاز قرآن است.از جمله در علم هیچگاه قدیمی نمی‌شود و در هر دوره با رشد شناخت بشر از جهان هستی دروازه‌های جدیدی از علوم قرآن به روی انسان باز می‌شود.اما وقتی دانشجو در کلاس درس به آیه‌‌ای از قرآن استناد می‌کند،سخنش از جانب استاد به عنوان سخنی علمی پذیرفته نمی‌شود. آیا این از کم کاری ما بچه مسلمان ها نیست؟

اسلام امانتی است که حال بعد از هزار و چهارصد سال به ما رسیده است.آیا وقت آن نرسیده است که ما بچه مسلمان ها تکانی به خود بدهیم؟